مناظرۀ ژیژک و پیترسون
متن نقلی: «مناظرۀ میان دو تن از جنجالیترین شخصیتهای فکری جهان در تورنتو برگزار شد. در این مناظره، فیلسوف اسلوونیایی، اسلاوُی ژیژک روبهروی روانشناس کانادایی، جردن پیترسون نشست تا دربارۀ تقابل سرمایهداری و مارکسیسم گفتوگو کنند.
پیترسون، استاد ۵۶سالۀ دانشگاه تورنتو، اگرچه دیرتر از ژیژک به عرصۀ هماوردیهای فکری پا گذاشته، اما با سرعتی خیرهکننده به دایرۀ مشهورترینها رسیده است. پیترسون، که روانشناس بالینی است، در سخنرانیهای پرشور و کتابهای پرفروش خود، مرتباً به تجاربی که در برخورد با بیمارانش داشته است ارجاع میدهد و بر مبنای آموختههای خود از «راهورسمِ خوبکردنِ حال مردم» دستورالعملهایی برای زندگی بهتر میدهد. باوجوداین، در سالهای اخیر پیترسون قدمبهقدم از مشاورهدادن به مراجعان خودش دور شده و به «شخصیتی رسانهای» تبدیل شده است. جرقۀ این چرخش را تصویب لایحۀ جدیدی در خصوص حقوق بشر در پارلمان کانادا زد. طبق این قانون جدید، که سال ۲۰۱۶ تصویب شد، حق «بیان جنسیتی» و «هویت جنسیتی» برای افراد ذیل قانون حقوق بشر در کانادا محفوظ خواهد بود.
به عبارت دیگر، هر کس حق دارد خود را زن، مرد، یا چیز دیگری بداند و این حق باید برای او محترم شمرده شود. پیترسون سخنرانیِ ویدئویی پرشوری منتشر کرد و بهشدت به این لایحه تاخت. او این لایحه را «جرمانگاریِ آزادی بیان» خواند و گفت، از این به بعد، هر گفتوگوی روزمرهای میتواند بهعنوان «نفرتپراکنی» جرم قلمداد شود.
پیترسون معتقد بود که دیگر بهعنوان یک استاد دانشگاه نمیتواند سر کلاس حرف بزند، چون بهمحض اینکه دانشجویی را مخاطب حرف خود قرار بدهد، ممکن است متهم به قانونشکنی شود و تأکید کرد که «اگر براساس این قانون، مرا جریمه کنند، جریمهام را پرداخت نخواهم کرد. اگر زندانیام کنند، اعتصاب غذا خواهم کرد، من کوتاه نمیآیم». این سخنرانیْ جنجالی بزرگ در دانشگاهها و رسانههای کانادا به راه انداخت.
پیترسون حالا موقعیتِ مستحکمی داشت تا انتقادهای شدید خود به آنچه میراث مارکسیسم در دانشگاههای آمریکای شمالی میدانست به زبان آورد. او مارکسیسم را به اندازۀ نازیسم «ایدئولوژیای مرگآور» خطاب میکرد که با لباس مبدل پستمدرنیسم، تساویطلبی، و مبارزه برای عدالت اجتماعی، دانشگاهها را اشغال کرده و همه را زیر سلطۀ فکری و زبانی خود کشیده است. او خواستار تعطیلی رشتۀ مطالعات ن در دانشگاه شده است و حجم انبوه تولیدات در زمینۀ مطالعات جنسی را تمسخر میکند. پیترسون را این روزها یکی از مهمترین چهرههای جناح فکریِ «راست نو» میدانند که مخالف نزاکت ی و ت هویت در معنای گستردۀ آن به شمار میرود. پیترسون خود را متأثر از یونگ، داستایفسکی، کگور و پل تیلیش میداند و جدیدترین کتاب او دوازده قانون زندگی به فارسی نیز ترجمه و منتشر شده است.
برخلاف پیترسون، ژیژک برای ما چهرهای شناختهشدهتر است. فیلسوفی هفتادساله، با کتابهایی ضخیم دربارۀ هگل و تیشرتهایی ارزانقیمت که به تن او زار میزنند. ژیژک، که علاوهبر فلسفه در سینما، ادبیات، فرهنگ عامه، روانکاوی و ت نیز دستی دارد، از رساترین منتقدان سرمایهداری در دنیای امروز به شمار میرود و، اگرچه خیلیها او را بیشازحد سادهانگار یا جلف میپندارند، کسی منکر تأثیرگذاری عظیم او بر حیات فکری امروز جهان نیست. خوشبختانه، هم چند کتاب از او ترجمه شده است و هم در وب فارسی نوشتههای بیشتری دربارۀ او در دسترس است.
او بیش از همه از هگل و لاکان تأثیر پذیرفته است و میتوانید برای آشنایی با افکارش به «گفتوگو با ژیژک: به من احترام نگذارید، کتابهایم را بخوانید» یا پروندۀ «اسلاوی ژیژک: گزیدهای از مطالب پراکنده» در ترجمان مراجعه کنید. اما برگردیم بر سر مناظره.
گفتوگوی ژیژک و پیترسون با عنوان «شادی: سرمایهداری در برابر مارکسیسم» برگزار شد. این عنوان، اشارهای داشت به مواجهات کوتاهی که این دو متفکر پیش از این با هم داشتند. ژیژک تقریباً یک سال پیش در نوشتهای با عنوان «چرا مردم جردن پیترسون را اینقدر قانعکننده میدانند؟ چون چپها اوضاعشان به هم ریخته است» ادعا کرد دلیل محبوبیت پیترسون آن است که راستها درحالحاضر باید دربارۀ اهمیت آزادی بیان اغراق کنند تا عیبها و ناسازگاریهای حرفهای خودشان را پشت آن پنهان کنند. بعد از انتشار این یادداشت در ایندیپندنت، پیترسون ژیژک را به یک مناظرۀ توییتری دعوت کرد، درخواستی که فیلسوف اسلوونیایی بلافاصله پذیرفت. این دعوا تا دیشب، که آن دو روبهروی هم نشستند، کمابیش ادامه داشته است.
در ابتدا مجری برنامه، ضمن معرفی پیترسون و ژیژک، اعلام کرد که هرکدام از طرفین نیمساعت فرصت دارند تا موضع خود را توضیح دهند و، در ادامه، گفتوگو میان آنها شروع شود.
بقیه در ادامه
درباره این سایت